۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

40

بعدها مورخان از سال 88 به عنوان سالی که خدا چهره ی واقعی خودش را نشان داد، یاد می کردند...

39

40 ساله دیگم بگذره من نمی فهمم چی تو مغز این ملت می گذره! از یارو می پرسی خیابون فاطمیه کجاست؟ می گه نمی دونم ولی مدرسه رضویه از این وره!

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

38

جای گازها این قدرت را دارند که ثابت کنند گذشته واقعی بوده است...

37

جهنم همان بهشت است، وقتی حس بویایی را از شما گرفته باشند...

۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

36

ملت خوشحالی هستیم... خیلی راحت به خودمون اجازه می دیم در مورد چیزی که درست نفهمیدیم، قضاوت کنیم.

۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

35

شما باشین به کسی که بالای برگش نوشته "به نام مهندس هستی" چن می دین؟ نه خداوکیلی؟

۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

34

گودر که پاک نکنه تنها راه اینه که خط خطی کنی پستاتو...

۱۳۸۸ بهمن ۳۰, جمعه

33

فروشنده‌های مترو همیشه ازآدمای موهومی حرف می‌زنن که خیلی پیگیرچیزای اینان. خانومایی که سوتین نسا خواسته بودن، خانومایی که سایز بزرگ می‌خواستن.

32

قبلن هم گفتم، بعد از کنکور آدم افسردگی بعد از زایمان می گیره که کاملن طبیعیه. اصلن خودتون رو ناراحت نکنین.

31

هر چی هم کانالای بی ناموسی ماهواره رو پاک می کنم بابا باز میره یه کس و کون پیدا می کنه میاد می گه: بیا اینم ماهواره. همش همینه دیگه...

۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه

30

یارو مستاجر گ زنگ زده می گه خونتون مورچه داره. بعد بابا می گه می خوای مورچه خوار بخرم؟...
بعد خودش باورش شده... آشپزخونه پر مورچس می گه مورچه خوار خونه ی گ رو بیاریم اینارم بخوره.

29

بیشترین احساس دلتنگی رو وقت خدافظی دارم... بعدش دیگه یادم میره.
خوبیه تک سلولی بودن.

28

در صفحه الگو، پیوندهای پیمایش زبانه "سفارشی کردن طرح خود" را جستجو کرده و روی آن کلیک کنید.

چیز مغزایی که همه چیزو فارسی می کنن...
باید یه دور برم تو گوگل ترنسلیت کپی اش کنم، ببینم یعنی چی حالا!

27

یه آی دی روشن دیدم تو لیست مسنجرم پریدم روش
اصن هم نیگا نکردم که آی دی خودمه
اسمایلی ریسه هم فرستادم که چه مثه هم سلام احوالپرسی می کنیم.

26

در محله ای زندگی می کنیم که واسه موبایل نقطه ی کوره. پارازیت سازها درست بالای سرمون هستند و به زودی تخمامون جوجه می شن. کابلهای تلفنش هم فیبر نوریه و نمی شه ای دی اس ال گرفت...
بعد می گن چرا آدم اختشاشگر می شه.

25

عکس پسر کروب رو دیدین؟ تپلی، بی پشم... منم بودم بعید نبود وسوسه شم تهدید به تجاوزش کنم.
:))

24

مفهوم "کظم غیض" زمانی ارزش بوده که یارو شمشیر برمی داشته می رفته طرف مغضوبش رو می کشه...در حال حاضر آدم سالم کسیه که خشمش رو نشون بده. همونطور که خوشحالیش رو...

23

تو یَک آوازَه خوانی بیش نیستی...

22

واسه توالتی که چاهش خرابه، حالا تو بیا یه فن بذار اندازه موتور موشک...چه حاصل!

21

دیشب تا صبح داشتم با این استاده سر و کله می زدم که پاسم کنه... خوابش خیلی منطقی بود همه چیزش ردیف... فقط انگار به زور یه تیکه ی بی ناموسی قاطیش کرده بودن. استاده داشت برگمو رو نگاه می کرد روش نوت می گذاشت که بله، به درستی به مفهوم دخول از پشت اشاره شده... فک کن حالا درس ارتعاشات!...
تو خواب که آخرش پاس شدم. تو بیداری اما انگار داره اون دخوله تعبیر می شه...

20

من پیرمردی دیدم
با باتوم کمرش را می خاراند
و
خوشحال بود

19

ملت دقیقن چی چی ِ صد سال تنهایی رو دوست دارن؟ آیا چیزی توشه که من هنوز بعد از خوندن 100 صفحه پیداش نکردم؟

18

خوب من چیکار باید بکنم با پیرمردی که آلزایمر(گیجه یعنی کلن) داره و روزی بیست دفعه باید یادآوری کنه که دکتر واسه زانوش شیاف مسکن بهش داده اما دوست نداره استفاده کنه.
یعنی نمیذاره یه دقیقه از فکر سولاخ کونش دربیام...

17

آرایشگاه زنانه:
- یه وقت می خواستم برای اول اسفند
+ صفورا جون اول اسفند نیستن
- خوب دوم اسفند، هر وقت صفورا جون! هستن
+ شماره ی اشتراکتون؟
- ندارم
+ صفورا جون بدون اشتراک کسی رو نمی بینن
- خوب چطوری می تونم اشتراک بگیرم؟
+ صفورا جون قبل از عید اشتراک جدید نمی گیرن
_ (کس ننه‌ی صفورا جون)


بعد برین 18 سال درس بخونین

16

دامپزشکی می خونه. برداشتن بردنشون طویله، نمی دونم کجا... یه خره راست کرده افتاده دنبال این. یه جور بدی نیگاش می کرده و هر جا می رفته دنبالش میومده... نشسته داره به خودش فوش میده:
خاک تو سرت کنن مهسا. یه دونه خواستگار نداری. اونوقت خرا می افتن دنبالت...

15

من الان فقط به اعدامی ها یا سلینجر یا هر کس دیگه ای که بمیره، فقط حسودیم می شه.

14

منت ندارد... به خدا نگران شدن منت ندارد.

12+1

مهره ی سولاخ دار رو زمین نمی مونه.

12

ويروساي كامپيوترم بر اثر كهولت سن از بين رفتند.

11

من یاد گرفته ام آدم ها نه دروغ می گویند، نه زیر حرفشان می زنند. اگر چیزی می گویند، صرفن احساسشان در همین لحظه است. نباید خیلی رویش حساب کرد.

10

من نمی دونم چرا همه ی استادا فقط سر ِ طراحی سوالای پایان ترم خلاق می شن؟

9

کاش زودتر امتحانا تموم شه... زخم بستر گرفتم.

8

من موندم، شما که فقط بلدی مدل جغدی بزنی موهای آدمو، واسه چی برمی داری شیش تا مجله می دی دست آدم که انتخاب کن؟

7

نگارنده پس از اینکه متوجه می شود امتحانش پس فردا است، نه فردا، خواب به کل از چشمانش می پرد و تا خود صبح خوشحال و سرحال به کس چرخ زدن می پردازد.‏

6

می خوام بدونم این که یکی تو موقعیتی بوده که می تونسته خیلی دزدی کنه و نکرده، افتخاره؟

5

آخونده اومده در مورد حکم شرعی بلوتوث و اس ام اس زدن به همکار مرد صحبت می کنه.

4

نباید یه دانشجوی کون گشاد با یه استاد دل گنده پروژه برداره...نباید.

3

دوستان عزیز همکلاسی، لطف کنید وقتی می خواهید به ترتیب از همه ی دخترای کلاس خواستگاری کنید، عینن یه متن رو واسه همشون میل نزنین...دخترا رو که می شناسین، تو این موارد نخود تو دهنشون نمی خیسه...

2

بيشترين چيزي كه منو تحريك به وب چروني مي كنه ددلاين هاست...

1

در کیفم شیش طاق بازه، بعد آب دارچی مون اومده رفته توش می گه خوردنی چی داری؟ می گم هیچی. یه بسته نوار بهداشتی پیدا کرده می گه این چیه پس؟
هر چی می گم خوردنی نیس بی خیال نمی شه! آخر خودش دیده، راهشو کشیده رفته...