سولاخی
در ذهن
۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه
20
من پیرمردی دیدم
با باتوم کمرش را می خاراند
و
خوشحال بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر