یه پسرخاله هم داشتيم خیلی حالیش بود
ما که بچه بودیم از تو توالت هوار میکشیدیم «مـــــــــامـــــــان بیا منو بشور»،
این بعد ِ این که کارش رو میکرد، یه مدل خاصی محکم و با فاصله دست میزد
انگار که داره با عشق و احترام خودش رو تشویق میکنه
در صورتی که یه علامت بود بین خودش و مامانش
و ما خیلی دیر این ُ فهمیدیم.
۹ نظر:
دختر خاله و اصولن خاله نداشتم و الا می گفتم که من بودم :)
http://medadrangyha.blogspot.com
استاد محترم لطفا به ما سر بزنید.متشکرم.مداد رنگی ها.
تو همشونم مادره کلفته داستانه
از نوشتههات خوشم اومده،مخصوصا اون پست دربارهٔ فرق مغز با پوست
خیلی چیز جالبی بود
خخشن زود به زود آپ کنید
khobi?
kam peydaei
nakone oon sorakhaye zehnet masdod shodan ya shayadam mashghol :)
آپ کن دیگه !
هی میام سر میزنم خبری نیست
یه چهره مخبوب باید مردمی باشه
اولین بار بود می اومدم اینجا
خیلی جالب بود . . .
ajaaab..
خسته گفت...
کونی چرا آپ نمی کنی
هی من باید بیام بگم ...
ارسال یک نظر