۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

118

آقا ما یه همکار داشتیم
لحیم‌کاری که می‌خواست یادمون بده،
از این که تو جبهه چطو لحیم‌کاری می‌کنی، شروع کرد.
دمش گرم.
کار نداشت که ما دختریم و شاید هیچ‌وقت گذرمون به جبهه نیفته.

می‌خواست یه چی یاد بده درست و کامل یاد می‌داد...

117

می‌ری لباس بخری، همه اندازه مایو!‏
بهش هم بگی این کوچیکه، ‏
یارو کل ِ هیکلش رو می‌اندازه توش، د ِ بکش، که نه اینا فیری‌سایزه به همه می‌خوره...

می‌خوام بدونم آیا فک می‌کنن آدم لباس غواصی می‌خواد بخره یا چی؟!‏

۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه

116

یه دوست ِ واقعی هیچ‌وقت مودبانه آدم رو قهوه‌ای نمی‌کنه،
بلکه با فحش‌های رکیک این کار رو می‌کنه.

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

115

آقای ستّار
خواستم بگویم ما عاشق چیزی که نیست شدیم و روی دریا هم خونه ساختیم
و شد‏‏.‏
(+)

۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

114

خدایی کارگرای مترو باید واسه این که تیزر ِ«مُلک سلیمان»* رو روزی شصت بار می‌شنون، سختی ِ کار بگیرن.

* «اجنه و شیاطین که در دنیای ما به سر می‌برند، خشن و غلیظ! شده و به ما نزدیک می‌شوند.‏ نزدیک و نزدیکتر... »

۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

113

کیری‌ترین نوع ِ احترام، احترامیه که به خاطر سن و سال کسی باید به‌ش بذاری،
در حالیکه کاراش عین بچه‌ی دو ساله‌اس.

آخه این سنی که نیم‌جو رفتارای تو رو عوض نکرده، به چه دردی می‌خوره؟

۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

112

خیلی از «شما زحمت نکشین. خودم برمی‌دارم.» هایی که می‌شنوین به این دلیله:‏
[اَه... گه بگیره. همین که خم می‌شه کــــون پشمالوش می‌افته بیرون.‏..]

111

گشادها رو نمی‌شه با حرف‌زدن از اهمیت یه کار و عواقب انجام ندادنش ترسوند و هول داد.
فایده نداره.
برعکس. سعی کنین موضوع رو کوچیک و ساده نشون بدین. یا خوردخورد ازشون کار بخواین.

۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

110

«گرگ ِ پیر مُـــــرد.»

پ.ن: من واقعن لذت می‌برم وقتی می‌بینم تو سلف دانشگاه از حیوونایی استفاده می‌شه که به مرگ طیبعی مردن.
جای تقدیر داره واقعن.

۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

109

سر بعله‌برون ِ داداشه، توی اون هاگیرواگیر که همه سرِ مهریه چونه می‌زدن،
که نمدونم دختر ما آدم معمولی نیس و تحصیل کرده اس و فلان،
اینام  که  فامیلای مام همه تحصیل کردن ولی نیگا مهریه شون چقد کمه،
دایی مامان، بزرگ خاندان ما، خــیلی جدی، انگار که بخواد فصل خطاب بگه، برگشت گفت:
سیصد و شصت و پنج تا سکه، به نیت سیصد و شصت و پنج روز سال!‏

۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

108

ببینین مساله اونقدر هم که فک می‌کنین پیچیده نیس. بیخود خودتون رو گیج نکنین.
بچه که یک سالش تموم میشه، نمی‌گن دو سالشه، یا رفته تو چی‌چی یا از تو چی دراومده.
می گن یه سالشه. همین.

یعنی هر سال سر ِ این بساط داریم ما...